در این تحقیق چند منطقه در ایران مرکزی؛ مبارکه (قلعه بزی)، یکه چاه، گلپایگان، و چادگان از دیدگاه زیست چینه نگاری، پالئواکوژی، نحوه زندگی و رژیم غذایی انسانهای اولیه (پارینه سنگی تا نوسنگی) مقایسه گردیده است. این چند منطقه با مناطقی دیگر در ایران از قبیل: گاو خونی و کوه سیاه، نائین، کرمان، زاگرس و شمال اصفهان از دیگاه گسترش انسان مقایسه گردیده است. باتوجه بر درصد بالای قطعات سنگی و استخوانی بدست آمده ار جانوران شکار شده و مصرف شده غذایی در ترانشه های حفر شده در غارهای قلعه بزی، غار شماره یک یکه چاه و تپه آشنا چادگان نتیجه گیری می شود که: بیشترین شکار در این مناطق اسب و نشخوارکنندگان بوده است. تصاویر تهیه شده از قطعات حیاتی بدست آمده با متد picking و عکس برداری شده با روش: (SEM (Scanning Electron Microscope و قطعات استخوانی بدست آمده (شکار شده و مصرف شده) از منا طق ذکر شده بالا حاکی از یک رژیم غذایی یکسان، اکوسیستم مشابه و عادات نزدیک بهم ساکنین مناطق ذکر شده بالا را دارد. با مهاجرت انسان به دشتها (زندگی کشاورزی) نیاز انسان بمرور به سنگهای مقاوم جهت پودر کردن دانه های گیاهی و مواد غذایی افزوده گردید. در این مرحله انسانها علاوه بر استفاده از چخماق از سنگهای آذرین نیز استفاده نموده اند.